دوازدهمین برگ از دفتر یکسالگی النای من
وای خدا.. ممنونم ازت که لذت داشتن یه دختر کوچولوی به این نازی رو به من دادی .. شکر .. هزاران بار شکر.. النای من داره یک ساله میشه .... و کاراش انقد شیرین و دوست داشتنیه که نمیدونم کدومو بنویسم! صبحها که رو تختی رو مرتب میکنم میدوئه روی پتو دراز میکشه و ادای لالا کردن درمیاره.. در عین حال زیر چشمی منو میپاد و زیر زیرکی میخنده دالی بازی میکنه.. میره توی اتاق خواب و در رو میبنده بعد در رو باز میکنه میگه: دالی... وقتی نشستم میاد و غافلگیرم میکنه! میاد پشت کمرم صورتشو میاره جلو و میگه: دا... موقع بازی یا نانای واسه خودش آهنگ میزنه : با دهنش تق تق میکنه! برای راه رفتن تمرینهای مختلف ا...
نویسنده :
مامان شاهزاده کوچولو
17:35